محمد باقر بن عبدالمحسن بن سراجالدین اصطهباناتی شیرازی (شهید رابع)
فرزند: ملاعبدالمحسن آغاز: اول فروردین 1216 پرواز: 18 اسفند 1286
تعداد بازدید
1647
نویسنده
میثم عرب
زندگی نامه
شهيدِ رابع آيت اللَّه شيخ محمد باقرِ مجتهدِ اصطهباناتي در سالِ 1216هـ.ش. در اصطهبان متولد گرديد. نام پدرش مُلاحسين فرزندِ مُلاباقر فرزندِ مُلاسراج كه همگي از دانشمندان و فُضلا بودهاند. ميرزاحسن حسيني فسايي در فارسنامه ی ناصری ایشان را اینگونه معرفی مینماید:
«جنابِ كَمالات اِكتِسا...
شهيدِ رابع آيت اللَّه شيخ محمد باقرِ مجتهدِ اصطهباناتي در سالِ 1216هـ.ش. در اصطهبان متولد گرديد. نام پدرش مُلاحسين فرزندِ مُلاباقر فرزندِ مُلاسراج كه همگي از دانشمندان و فُضلا بودهاند. ميرزاحسن حسيني فسايي در فارسنامه ی ناصری ایشان را اینگونه معرفی مینماید:
«جنابِ كَمالات اِكتِساب، كاشفِ رموزات، فاتحِ مَرموزات، جامعِ فروع و اُصول، حاوي مَعقول و مَنقول شيخ محمدباقر ولدالصدقِ عابدِ مجتهد مُلامُحسنِ اصطهباناتي، در اوايلِ حال، دستِ توسل بهدامنِ خالوي خود جنابِ فاضلِ مُمْجَّدْ قاضي عَبدالصمدِ اِصطهباناتي زده، در خدمتِ آن جناب مسافرتها نمود، پس از مدتي در شيراز و مدتي ديگر در اصفهان و چندي در دارالخِلافه ي تهران، خدمتِ عُلما رسيد و از هر خرمني خوشهاي و از هر سفرهاي توشه اي برگرفت و هفت هشت سال است در شيراز توقف دارد»
(حسینیفسایی: 2/1260).
شهيدِ رابع در سالِ 1264هـ.ش. بهمنظورِ كَسبِ فيض از مَحضرِ بزرگاني چون حضرتِ آيت اللَّه ميرزاي شيرازي به سامراء مُشَرَف شد و در حوزه ي درسي آن مرحوم شركت ميكرد و به اجازه نامه ي اجتهادِ ايشان نايل ميشوند و به مقاماتِ علمي و فِقهي دسترسي مييابند و افرادِ بسياري براي كَسبِ فيض و بَحث و مُناظره و رفعِ اِشكال به خدمتِ ايشان ميرسند از جمله ميتوان اشاره كرد به:
1- در سالِ 1272 (سامرا) با شيخ سعيد مُفتي بزرگِ اهلِ تَسَنُن
2- در سالِ 1273 (بغداد) با فؤادآقا مصري
3- در سالِ 1275 (كاظمين) با عارفِ كِرماني و رُكن الملكِ شيرازي
4- در سالِ 1276 (بغداد) با حكيم داوود
5- در سالِ 1280 (بغداد) با دكتر كارِل دانشمندِ اروپايي
6- در سالِ 1280 (كربلا) با شريعتمدارِ همداني
كه در علوم گوناگون سئوالاتي داشته اند و بحث و پرسشهايي كه آيتاللَّه شيخ محمدباقرِ اصطهباناتي با آنها به گفتگو ميپردازد كه همهي آن پرسش و پاسخها در كتابِ (شَمه اي از آثارِ شهيدِ رابع) به چاپ رسيده است. شهيدِ رابع در آغازِ مشروطيت -در سالِ 1284 خورشيدي- بنا به درخواستِ بسياري از اهلِ فارس از نجفِ اشرف به شيراز برميگردد و در صفِ آزاديخواهان و هوادارانِ سَرسختِ مشروطيت قرار ميگيرد و پرچمِ آزادي و رهايي را برعليه جور و ستمِ مُستبدينِ قاجار برافراشته نگه ميدارد و مردم را برعليه استبدادِ دستگاهِ قاجاري فراميخواند. مُزدوران و ستمگرانِ قاجاري كه تابِ تحملِ او را نداشتند، در تاريخِ دوشنبه 17 اسفندماه 1286 خورشيدي برابر با 6 صفر 1326هـ.ق. از پُشتِ بامِ حسينيه ي قَوامِ شيراز -مسجدِ شهدا- هدفِ گلوله ي خائنين و مُستبدينِ قَوام المُلك قرار ميگيرد و سرانجام روزِ بعد 18 اسفند 1286 در راهِ آزادي به شهادت ميرسد. مقبره ي ايشان در جوارِ خواجه حافظِ شيرازي ميباشد.
تالیفاتِ وي: 1- رساله اي در حُدوثِ عالَم، 2- رساله اي منظوم در اَحكام و فَرائضِ دين، 3- گزيده ي آثار كه به همتِ فرزندش مرحوم فيلسوفِ روانشاد در سالِ 1328خ در چاپخانه ي موسوي شيراز به چاپ رسيده است(http://www.stahban.com/: 10/بهمن/1390).
شیخ محمدباقر اصطهباناتی به قول مرحوم نیر به «نهنگ فارس» مشهور بود (نیر شیرازی، 1383: 63). روحش شاد و یادش گرامی باد.
منبع: تذکره مزارات خاک مصلی در شیراز
مشاهده بیشتر
«جنابِ كَمالات اِكتِساب، كاشفِ رموزات، فاتحِ مَرموزات، جامعِ فروع و اُصول، حاوي مَعقول و مَنقول شيخ محمدباقر ولدالصدقِ عابدِ مجتهد مُلامُحسنِ اصطهباناتي، در اوايلِ حال، دستِ توسل بهدامنِ خالوي خود جنابِ فاضلِ مُمْجَّدْ قاضي عَبدالصمدِ اِصطهباناتي زده، در خدمتِ آن جناب مسافرتها نمود، پس از مدتي در شيراز و مدتي ديگر در اصفهان و چندي در دارالخِلافه ي تهران، خدمتِ عُلما رسيد و از هر خرمني خوشهاي و از هر سفرهاي توشه اي برگرفت و هفت هشت سال است در شيراز توقف دارد»
(حسینیفسایی: 2/1260).
شهيدِ رابع در سالِ 1264هـ.ش. بهمنظورِ كَسبِ فيض از مَحضرِ بزرگاني چون حضرتِ آيت اللَّه ميرزاي شيرازي به سامراء مُشَرَف شد و در حوزه ي درسي آن مرحوم شركت ميكرد و به اجازه نامه ي اجتهادِ ايشان نايل ميشوند و به مقاماتِ علمي و فِقهي دسترسي مييابند و افرادِ بسياري براي كَسبِ فيض و بَحث و مُناظره و رفعِ اِشكال به خدمتِ ايشان ميرسند از جمله ميتوان اشاره كرد به:
1- در سالِ 1272 (سامرا) با شيخ سعيد مُفتي بزرگِ اهلِ تَسَنُن
2- در سالِ 1273 (بغداد) با فؤادآقا مصري
3- در سالِ 1275 (كاظمين) با عارفِ كِرماني و رُكن الملكِ شيرازي
4- در سالِ 1276 (بغداد) با حكيم داوود
5- در سالِ 1280 (بغداد) با دكتر كارِل دانشمندِ اروپايي
6- در سالِ 1280 (كربلا) با شريعتمدارِ همداني
كه در علوم گوناگون سئوالاتي داشته اند و بحث و پرسشهايي كه آيتاللَّه شيخ محمدباقرِ اصطهباناتي با آنها به گفتگو ميپردازد كه همهي آن پرسش و پاسخها در كتابِ (شَمه اي از آثارِ شهيدِ رابع) به چاپ رسيده است. شهيدِ رابع در آغازِ مشروطيت -در سالِ 1284 خورشيدي- بنا به درخواستِ بسياري از اهلِ فارس از نجفِ اشرف به شيراز برميگردد و در صفِ آزاديخواهان و هوادارانِ سَرسختِ مشروطيت قرار ميگيرد و پرچمِ آزادي و رهايي را برعليه جور و ستمِ مُستبدينِ قاجار برافراشته نگه ميدارد و مردم را برعليه استبدادِ دستگاهِ قاجاري فراميخواند. مُزدوران و ستمگرانِ قاجاري كه تابِ تحملِ او را نداشتند، در تاريخِ دوشنبه 17 اسفندماه 1286 خورشيدي برابر با 6 صفر 1326هـ.ق. از پُشتِ بامِ حسينيه ي قَوامِ شيراز -مسجدِ شهدا- هدفِ گلوله ي خائنين و مُستبدينِ قَوام المُلك قرار ميگيرد و سرانجام روزِ بعد 18 اسفند 1286 در راهِ آزادي به شهادت ميرسد. مقبره ي ايشان در جوارِ خواجه حافظِ شيرازي ميباشد.
تالیفاتِ وي: 1- رساله اي در حُدوثِ عالَم، 2- رساله اي منظوم در اَحكام و فَرائضِ دين، 3- گزيده ي آثار كه به همتِ فرزندش مرحوم فيلسوفِ روانشاد در سالِ 1328خ در چاپخانه ي موسوي شيراز به چاپ رسيده است(http://www.stahban.com/: 10/بهمن/1390).
شیخ محمدباقر اصطهباناتی به قول مرحوم نیر به «نهنگ فارس» مشهور بود (نیر شیرازی، 1383: 63). روحش شاد و یادش گرامی باد.
منبع: تذکره مزارات خاک مصلی در شیراز
آرامستان
گالری
دل نوشته ها
اگر محمد باقر را می شناختید، دلنوشته ای بنویسید.
توجه فرمایید که نظر شما به عنوان
مهمان
ثبت خواهد شد.
در صورت تمایل به نمایش نام خود وارد
شوید.